رزماری کارلسون یک مربی مالی ، نویسنده و مشاور است که از سال 2008 در مورد تجارت و امور مالی شخصی برای تعادل نوشته است. همراه با تدریس امور مالی برای نزدیک به سه دهه در مدارس از جمله دانشگاه کنتاکی ، رزماری به عنوان مشاور مالی برای شرکت ها خدمت کرده استاز جمله Accenture و مواد درسی آنلاین را در امور مالی برای دانشگاه ها و شرکت ها تهیه کرده است.
دیوید مهربانی یک حسابدار معتبر عمومی (CPA) و یک متخصص در زمینه حسابداری مالی ، برنامه ریزی و تهیه مالیاتی شرکت و فردی و برنامه ریزی سرمایه گذاری و بازنشستگی است. دیوید به هزاران مشتری کمک کرده است که سیستم های حسابداری و مالی خود را بهبود بخشند ، بودجه ایجاد کنند و مالیات خود را به حداقل برسانند.
نسبت بدهی به عدالت نشان می دهد که چقدر بدهی و چقدر سهام یک تجارت برای تأمین مالی فعالیت های خود استفاده می کند.
بدهی یک شرکت بدهی بلند مدت آن مانند وام هایی با بلوغ بیشتر از یک سال است. سهام عدالت سهامدار یا سرمایه گذاران در تجارت شما است. اگر تجارت شما یک تجارت کوچک است که یک مالکیت شخصی است و شما تنها مالک هستید ، سرمایه گذاری شما در تجارت سهام سهامدار خواهد بود.
نسبت بدهی به سهام
بدهی و حقوق صاحبان سهام ساختار سرمایه یک شرکت یا نحوه تأمین مالی آن را تشکیل می دهد. بدهی و حقوق صاحبان سهام هم مزایا و هم مضراتی دارند. نسبت بدهی به سهام می تواند به عنوان معیاری از این ریسک استفاده شود که یک تجارت نتواند تعهدات مالی خود را بازپرداخت کند.
بدهی و حقوق صاحبان سهام هم مزایا و هم مضراتی دارند. نسبت بدهی به سهام می تواند به عنوان معیاری از این ریسک استفاده شود که یک تجارت نتواند تعهدات مالی خود را بازپرداخت کند.
مؤلفه های بدهی و سهام از سمت راست ترازنامه شرکت است. بدهی همان چیزی است که شرکت مدیون طلبکاران خود به علاوه بهره است. در نسبت بدهی به سهام ، فقط بدهی بلند مدت در معادله استفاده می شود. بدهی بلند مدت بدهی است که بیش از یک سال بلوغ دارد. بدهی بلند مدت شامل وام ها ، اجاره نامه های طولانی مدت و سایر وام های طولانی مدت است.
اگر وام 50،000 دلاری داشته باشید و 10،000 دلار امسال باشد ، 10،000 دلار مسئولیت فعلی محسوب می شود و 40،000 دلار باقیمانده یک بدهی بلند مدت یا بدهی بلند مدت در نظر گرفته می شود. هنگام محاسبه نسبت بدهی به سهام ، شما از کل 40،000 دلار در شماره معادله استفاده می کنید.
سهام سهامدار ، اگر شرکت شما گنجانیده شده باشد ، مبلغ سرمایه پرداخت شده ، سرمایه کمک شده بالاتر از ارزش سهام و درآمد حفظ شده است. درآمد حفظ شده این شرکت سودهایی است که به عنوان سود سهام برای سهامداران پرداخت نمی شود. سرمایه مشارکتی سهامداران ارزشی است که برای سهام خود پرداخت می شود.
حقوق صاحبان سهام ارزش کل دارایی شرکت کمتر از کل بدهی های آن است. باقیمانده مالکیت سهامداران شرکت است. این مخرج در بدهی به معادله سهام عدالت است.
محاسبه نسبت بدهی به سهام
نسبت بدهی به سهام با تقسیم کل بدهی بلند مدت تجارت بر اساس ارزش کتاب سهامدار سهامدار یا در مورد مالکیت اختصاصی ، سرمایه گذاری مالک محاسبه می شود:
بدهی به سهام = (کل بدهی بلند مدت)/سهامدار سهامدار
حتی اگر سهام سهامدار باید بر اساس ارزش کتاب بیان شود ، می توانید ارزش بازار را جایگزین کنید زیرا ارزش کتاب ارزش سهام را درک می کند. ارزش بازار همان چیزی است که یک سرمایه گذار برای یک سهم از سهام شرکت پرداخت می کند.
درک نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، بدهی یک شرکت را به عنوان درصدی از حقوق صاحبان سهام نشان می دهد. اگر نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کمتر از 1. 0 باشد، شرکت به طور کلی ریسک کمتری نسبت به شرکت هایی دارد که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آنها بیشتر از 1. 0 است..
برای مثال، اگر شرکت دارای نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام 0. 50 باشد، به این معنی است که به ازای هر 1 دلار تأمین مالی از سهام، 50 سنت تأمین مالی بدهی استفاده می کند.
شرکت هایی که نسبت آنها بیشتر از 1. 0 است در تامین مالی عملیات خود از بدهی بیشتری نسبت به حقوق صاحبان سهام استفاده می کنند. اگر این نسبت کمتر از 1. 0 باشد، از حقوق صاحبان سهام بیشتر از بدهی استفاده می کنند.
اگر یک شرکت دارای نسبت 1. 25 باشد، به ازای هر 1 دلار از تامین مالی بدهی، 1. 25 دلار در تامین مالی بدهی استفاده می کند.
درک نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به این روش مهم است تا به مدیریت یک شرکت اجازه دهد تا چگونگی تأمین مالی عملیات شرکت تجاری را درک کند.
این نسبت معیاری برای ریسک مالی یا اهرم مالی است. در مثال قبلی، شرکتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام 50% دارد، نسبت به شرکتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام 1. 25 دارد، ریسک کمتری دارد، زیرا بدهی نوعی تامین مالی پرخطرتر از سهام است. علاوه بر اینکه بخشی از نسبت های اهرم مالی است، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نیز بخشی از گروه نسبت هایی است که نسبت های دنده ای نامیده می شود.
تفسیر نتایج
مانند هر نسبت دیگری، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در مقایسه با محاسبه مشابه برای دوره های مالی مختلف تاریخی، معنا و بینش بیشتری ارائه می دهد. اگر نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت در طول زمان به طور چشمگیری افزایش یافته باشد، شرکت ممکن است یک استراتژی رشد تهاجمی داشته باشد که از طریق بدهی تامین می شود.
اگر نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت در طول زمان به طور چشمگیری افزایش یافته باشد، شرکت ممکن است یک استراتژی رشد تهاجمی داشته باشد که از طریق بدهی تامین می شود.
این افزایش اهرم (استفاده از بدهی برای تامین مالی رشد) ریسک اضافی را به شرکت اضافه می کند و هزینه ها را به دلیل هزینه های بهره و بدهی بالاتر افزایش می دهد..
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام می تواند گمراه کننده باشد مگر اینکه همراه با نسبت های متوسط صنعت و اطلاعات مالی برای تعیین نحوه استفاده شرکت از بدهی و حقوق صاحبان سهام در مقایسه با صنعت خود استفاده شود. شرکت هایی که به شدت سرمایه بر هستند ممکن است نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتری داشته باشند در حالی که شرکت های خدماتی نسبت های پایین تری دارند.