Qin Qi، مفهومسازی، نگهداری دادهها، تحلیل رسمی، روششناسی، نرمافزار، نوشتن – پیشنویس اصلی، نوشتن – بررسی و ویرایش، 1 Weijie Li، مفهومسازی، کسب سرمایه، نظارت، نوشتن – بررسی و ویرایش، 2، * چونگ لیو، نوشتن– بررسی و ویرایش، 3 Yuncheng Huang، Writing – Review & Editing، 1 و Changsheng Hu، نرم افزار 4
کین چی
1 دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه تونجی، شانگهای، چین
ویجی لی
2 موسسه علوم و فناوری بیوترمال، دانشگاه علم و فناوری شانگهای، شانگهای، چین
چونگ لیو
3 کالج علوم، دانشگاه شمال شرقی، شنیانگ، چین
یونچنگ هوانگ
1 دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه تونجی، شانگهای، چین
چانگشنگ هو
4 CICC Fund Management Co., Ltd., Beijing, China
2 موسسه علوم و فناوری بیوترمال، دانشگاه علم و فناوری شانگهای، شانگهای، چین
این یک مقاله با دسترسی آزاد است که تحت شرایط Creative Commons Attribution License توزیع شده است که استفاده، توزیع و تکثیر نامحدود در هر رسانه را مجاز میکند، مشروط بر اینکه نویسنده و منبع اصلی درج شده باشند.
داده های مرتبط
تمام داده های مربوطه در داخل مقاله و فایل های اطلاعات پشتیبانی آن هستند.
چکیده
این مقاله رابطه بین سود سهام نقدی مستمر، ساختار مالکیت و ارزش شرکت را در نمونهای از 1503 شرکت فهرست شده در بازار سهام A چین از سال 2009 تا 2017 بررسی میکند. نتایج تجربی (1) اثر مثبت سود نقدی مستمر را بر ارزش شرکت نشان میدهد. و اینکه (2) ارزش شرکتهای دولتی تحت کنترل دولت مرکزی (SOECG) و شرکتهای دولتی تحت کنترل دولتهای محلی (SOELGs) که سودهای نقدی مستمر توزیع میکنند با تمرکز مالکیت بیشتر از ارزش شرکتهایی که سود نقدی ناپیوسته توزیع میکنند افزایش مییابد.;سود نقدی مستمر نمی تواند اثر تمرکز مالکیت را بر ارزش شرکت در شرکت های خصوصی واسطه کند (PFs). نتایج قوی هستند.
1. مقدمه
از زمانی که میلر و مودیلیانی [1] نظریه عدم ربط سود سهام را پیشنهاد کردند که استنباط می کند ارزش شرکت تحت تأثیر سیاست تقسیم سود شرکت قرار نمی گیرد، نقش سیاست تقسیم سود در ارزش گذاری شرکت به طور گسترده در تعداد زیادی از مطالعات و این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. امروز یک موضوع داغ باقی مانده است. در حالی که بیشتر ادبیات موجود به رابطه بین پرداخت سود سهام و ارزش شرکت یا واکنش بازار به سیاست تقسیم سود یا محتوای اطلاعاتی اعلام سود پرداختی میپردازد، چگونگی تأثیر سود نقدی مستمر بر ارزش شرکت به ندرت مورد مطالعه قرار میگیرد.
نکته قابل توجه ، تعداد فزاینده ای از ادبیات بر رابطه بین ساختار مالکیت و ارزش شرکت متمرکز شده است و بیشتر مطالعات قبلی مربوط به مکانیسم نظارت و کنترل ساختار مالکیت برای افزایش ارزش شرکت است. تا همین اواخر ، چند مقاله به رابطه بین سیاست سود سهام ، ساختار مالکیت و ارزش شرکت پرداخته اند. Sulong و NO [2] دریافتند که در استقلال و اندازه هیئت مدیره بازار مالزی می تواند نقش نظارت بر سود سهام ، مالکیت دولت و خارجی را در کاهش هزینه های آژانس افزایش دهد ، بنابراین ارزش شرکت را افزایش می دهد. Yulianto و همکاران.[3] استدلال می کنند که حاکمیت شرکت و سیاست سود سهام می تواند مشکلات آژانس ناشی از ساختار مالکیت را کاهش دهد و از این طریق ارزش شرکت را افزایش دهد. زولفیکار و همکاران.[4] معتقد است که غلظت مالکیت رابطه بین سیاست سود سهام و ارزش شرکت در بازار اندونزی را تضعیف می کند. با این حال ، در مورد چگونگی تأثیر سود سهام نقدی مداوم بر رابطه بین ساختار مالکیت و ارزش شرکت در چین بسیار کمتر شناخته شده است.
به دو دلیل زیر ، چین یک منطقه مناسب برای بررسی تأثیر سود سهام مداوم نقدی بر ارزش شرکت و رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت است.
اول ، بنگاه های ذکر شده در بازار سهام A چینی ، یکی از پیشرو در بازارهای نوظهور در جهان ، سنت ضعیفی از پرداخت سود سهام دارند. پرداخت سود سهام نقدی آنها ناپیوسته و ناپایدار است. کمیسیون تنظیم مقررات اوراق بهادار چین (CSRC) از این رو در سالهای 2004 ، 2006 و 2008 به ترتیب یک سری مقررات مربوط به سود سهام نقدی را برای بهبود اوضاع صادر کرد و هشدارهای کلامی داد یا آن شرکت های ذکر شده را که تاکنون مقررات را نقض می کنند مجازات کردند. اقدامات برای تنظیم پرداخت سود سهام نقدی شرکتهای ذکر شده هنوز در حال انجام است و این تحقیق می تواند به مدیران شرکت ، سرمایه گذاران و محققان کمک کند تا اهمیت سود سهام نقدی مداوم را درک کنند.
دوم ، در بررسی حاکمیت شرکت ها در چین ، جیانگ و کیم [5] که مشکل آژانس غالب در چین تضاد آژانس افقی بین کنترل سهامداران و سهامداران اقلیت به دلیل ساختار مالکیت متمرکز و قانون و مقررات ضعیف در بازار سهام چین است. وادوی و همکاران.[6] دریافت که مشکلات آژانس در چین جدی تر است زیرا جدایی حقوق کنترل و حقوق جریان نقدی توسط خودی ها نسبتاً بزرگتر است و حمایت قانونی از سهامداران خارجی نسبتاً ضعیف است. تحقیقات مربوط به ساختار مالکیت نشان می دهد که راه حل مشکلات آژانس در بین انواع مختلف سهامداران کنترل تفاوت دارد و بدین ترتیب بر عملکرد شرکت متفاوت تأثیر می گذارد [7]. علاوه بر این ، مطالعات تجربی موجود نشان می دهد که رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت منوط به انواع سهامداران کنترل کننده است [8]. جیانگ و کیم [5] بر این باورند که سهامداران اقلیت در چین برای محافظت از منافع خود به عنوان هیئت ها ، سرمایه گذاران نهادی ، بانک ها ، تحلیلگران امنیتی ، حسابرسان مستقل و رسانه ها ، که دارای ارتباطات سیاسی صریح یا ضمنی با دولت هستند ، باید به قوانین و مقررات قوی اعتماد کنند ، که باید به قوانین و مقررات قوی اعتماد کنند.، نقش محدودی در حمایت از منافع سهامداران اقلیت داشته باشید. سود سهام نقدی مداوم به عنوان یکی از راه های حمایت قانونی از سهامداران اقلیت و یک بخش از سیاست سود سهام پایدار می تواند به کاهش هزینه های نمایندگی و بهبود مدیریت شرکت ها کمک کند ، بنابراین ارزش شرکت را افزایش می دهد.
در این مقاله ، ما از یک نمونه بزرگ از 13527 سال شرکت شرکت های ذکر شده در بازار سهام A چینی از جمله بورس سهام شانگهای و بورس شنژن برای بررسی تأثیر سود سهام مداوم نقدی بر ارزش شرکت با نمونه جمع شده و تأثیر استفاده می کنیم. سود سهام نقدی مداوم در رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت با سه نمونه. نتایج تجربی نشان می دهد که سود سهام نقدی مداوم با ارزش شرکت مرتبط است ، مقادیر Soecgs و Soelgs که سود سهام نقدی مداوم را توزیع می کنند با تمرکز مالکیت بیشتر از مقادیر کسانی که سود سهام نقدی ناپیوسته را توزیع می کنند ، افزایش می یابد و سودهای نقدی مداوم در واسطه تأثیر تأثیر نمی گذاردتمرکز مالکیت بر ارزش شرکت در PFS.
این مطالعه در جنبه های زیر به ادبیات موجود کمک می کند. در مرحله اول ، این مقاله به ادبیات می پردازد که چگونه تداوم سود سهام نقدی بر ارزش شرکت تأثیر می گذارد و چگونه سود سهام نقدی مداوم بر رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت بر اساس انواع مختلف مالکیت شرکتهای ذکر شده در بازار سهام A چین تأثیر می گذارد. دوم ، بررسی اینكه چگونه رابطه بین غلظت مالکیت و ارزش شركت تحت تأثیر سود سهام مداوم در بنگاههای دولتی (SOE) و غیر SOE قرار می گیرد ، كافی نیست. بنابراین این مقاله با توجه به ویژگی های مجزا دارایی های دولتی در چین ، SOE (معادل بنگاه های تحت کنترل دولت) را به Soecgs و Soelgs گسترش می دهد و دومی به ندرت در بحث رابطه بین سیاست سود سهام ، ساختار مالکیت و ارزش شرکت مورد مطالعه قرار می گیرد. سوم ، این پیامدهای بالقوه برای بررسی تأثیر سود سهام نقدی مداوم بر ارزش شرکت و رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت دارد.
باقیمانده مقاله به شرح زیر است. بخش 2 مقدمه مختصری از پیشینه نهادی ارائه می دهد و فرضیه ها را بیان می کند. بخش 3 داده ها و آمار خلاصه متغیرهای مربوطه را شرح می دهد. بخش 4 روش تحقیق ، نتایج تجربی را نشان می دهد و سپس نتایج آزمون استحکام را گزارش می کند. بخش 5 مقاله را نتیجه می گیرد.
2 پیشینه نهادی و توسعه فرضیه
2. 1 آیین نامه CSRC در مورد سود سهام نقدی
در سال 2004 ، CSRC اظهار داشت كه در صورت عدم پرداخت نقدی یا سود سهام سهام در سه سال گذشته ، شركت صدور سهام جدید یا اوراق قابل تبدیل تصویب نمی شود. CSRC در سال 2006 پیش رفت و اظهار داشت كه صدور سهام جدید توسط بنگاههای ذکر شده مطابق با شرط اینكه شركتهای توزیع شده به صورت انباشت شده یا سود سهام در سه سال گذشته باید بالاتر از 20 ٪ از میانگین توزیع سالانه تحقق یافته باشد. سود
در سال 2008 ، CSRC یک تغییر نظارتی قابل توجهی را محدود به توزیع سود سهام نقدی ارائه داد که اگر بنگاه ها به دنبال جمع آوری سرمایه جدید سهام باشند ، سود سهام نقدی توزیع شده آنها در سه سال گذشته باید بالاتر از 30 ٪ از میانگین سودهای توزیع سالانه تحقق یافته باشد. علاوه بر این ، سیاست سود سهام نقدی باید به وضوح در مقالات ادغام نوشته شود و پرداخت سود سهام نقدی باید مداوم و پایدار باشد.
2. 2 ساختار مالکیت در چین
بازار سهام A چینی به بورس سهام شانگهای که در سال 1990 تأسیس شد و بورس اوراق بهادار شنژن در سال 1991 تأسیس شده است. در ابتدا تمام شرکت های ذکر شده در دو بورس سهام با ساختار تقسیم تقسیم سهام غیر قابل تقسیم (NTS) و قابل معامله بودند. سهام (TS). سهام دولتی ، سهام حقوقی و سهام کارمندان سهام غیر قابل استفاده است و سهم A عمومی ، سهام B ، سهام H و سایر سهام خارجی سهام قابل معامله است [9]. به منظور کاهش سلب مالکیت سهامداران کنترل کننده از علاقه سهامداران اقلیت ، اصلاحات ساختار تقسیم تقسیم در سال 2005 صورت گرفت ، که شروع به تبدیل NTS به TS کرد. با رشد اقتصاد چین به سرعت ، PF های بیشتر و بیشتر در دو بورس سهام ذکر شده در بالا ذکر شده است.
انواع مالکیت اصلی بنگاه های ذکر شده در بازار سهام A چینی شامل Soecgs ، Soelgs و PFS است. Soecgs در مقایسه با Soelgs در سطح اداری بالاتری قرار دارد. در سال 1995 ، دولت مرکزی سیاست "حفظ بزرگ ، آزاد کردن کوچک" را دنبال کرد ، به این معنی که دولت فقط چند صد SOE بزرگ را در صنایع استراتژیک (از جمله خدمات عمومی ، حمل و نقل ، انرژی و صنعت سنگین و غیره) نگه داشته است) وسایر SOE ها را در صنایع استراتژیک کمتری به دولت های محلی تحویل داد. در مقابل ، PF ها عمدتاً از شرکتهای خانوادگی در صنایع غیر استراتژیک سرچشمه می گیرند. علاوه بر این ، آنها تأکیدات اقتصادی متفاوتی دارند. Soecgs به اهداف سیاسی نزدیکتر توجه می کند و توسعه اقتصادی کلی به عنوان سهام تئوریک Soecgs متعلق به همه ساکنان چین است و دولت فقط یک عامل را برای محافظت از همه علاقه مردم چین انجام می دهد [6]. Soelgs بیشتر روی اقتصاد محلی و رفاه مردم محلی تمرکز می کند و بخشی از درآمد مالی را برای دولت های محلی فراهم می کند. هدف نهایی PFS حداکثر رساندن علاقه سهامداران است.
در مقایسه با سایر بازارهای سهام در کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده یا انگلیس ، شرکت های ذکر شده چینی کمتر سرمایه گذار خارجی و نهادی دارند. سهام خارجی سهام متعلق به سرمایه گذاران چینی غیر Mainland ، از جمله سرمایه گذاران خارجی و سرمایه گذاران با اقامت هنگکونگ ، ماکائو و تایوان است. اعتقاد بر این است که سرمایه گذاران خارجی دانش و تجربه را به ارمغان می آورند و حاکمیت شرکت ها را بهبود می بخشند. بنابراین به نظر می رسد که آنها در حال افزایش ارزش هستند. سهام نهادی سهام متعلق به اشخاص حقوقی داخلی چین ، از جمله صندوق های متقابل داخلی ، شرکت های بیمه ، سازمان های دولتی و سایر شرکت ها است. بسیاری از این نهادهای حقوقی کاملاً یا جزئی متعلق به سطوح مختلف دولت (استانی ، شهرداری یا ایالت) هستند. در این میان ، سهامداران نهادی سود بیشتری دارند و ممکن است انگیزه بیشتری برای نظارت بر بنگاه ها داشته باشند. بنابراین چگونگی تأثیر سهام نهادی بر ارزش شرکت نیاز به پاسخ تجربی دارد [6].
2. 3 توسعه فرضیه
گروهی از محققان معتقدند که سود سهام نقدی با ارزش شرکت ارتباط مثبت دارد. به عنوان بیکر و وورگلر [10] ، شفرین و همکاران.[11] نشان می دهد که قیمت سهام با پرداخت سود سهام نقدی ارتباط مثبت دارد. Yilmaz و Gulay [12] قبل از تاریخ پرداخت سود سهام نقدی ، واکنش های مثبت قیمت را پیدا می کنند. ال یاهیا و همکاران.[13] یک واکنش مثبت سهم مثبت در مورد اعلام افزایش سود سهام نقدی را مستند کنید. Xiong [14] معتقد است که افزایش پرداخت سود سهام نقدی بر رابطه بین سرمایه گذار نهادی و ارزش شرکت تأثیر می گذارد. لو [15] ثابت می کند که سهام سرمایه گذاران نهادی با ارزش بازار شرکت به شرط اینکه یک شرکت ذکر شده بتواند سود سهام نقدی را به طور مداوم پرداخت کند ، رابطه مثبت دارد.
علاوه بر این ، شواهد چینی نشان می دهد که سود سهام نقدی مداوم نقش مهمی در ارزیابی شرکت دارد. اول ، سود سهام نقدی مداوم می تواند ارتباط نوسانات بازده سهام را به متغیرهای اساسی بهبود بخشد [16]. دوم ، پرداخت مداوم سود سهام نقدی تأثیر مثبتی بر سرمایه گذاری ها به همراه دارد تا ارزش شرکت را ارتقا بخشد [17]. سوم ، پرداخت مداوم سود سهام نقدی توسط بنگاه های ذکر شده برای ارتقاء بهره وری قیمت گذاری سهام و در تأثیرگذاری بر رفتارهای سرمایه گذاران و مدیریت ارزش بازار مناسب است [18]. تجزیه و تحلیل قبلی فرضیه اول را برای آزمایش در این مقاله به دست می آورد.
فرضیه 1: ارزش شرکت با سود سهام نقدی مداوم ارتباط مثبت دارد.
در ادبیات کلاسیک ، نظریه آژانس برای تجزیه و تحلیل رابطه بین ساختار مالکیت و ارزش شرکت اساسی است. همانطور که گزارش La Porta ، Lopez-de-Silanes Schleifer و Vishny [19] ، آژانس در تضاد بین کنترل سهامداران و سهامداران اقلیت در بسیاری از کشورهای خارج از ایالات متحده به دلیل عدم حمایت های قانونی قوی و سایر مکانیسم های حاکمیتی ، در بسیاری از کشورها در بسیاری از کشورهای خارج از کشور و شدیدتر است. پول نقد یک عامل اصلی برای ثبات مالی شرکت ها. دارایی های اضافی نقدی ، مدیریت را قادر می سازد تا بیش از حد سرمایه گذاری کنند ، مزایای خصوصی آنها را دنبال کنند و به علاقه سهامداران آسیب برساند و مشکلات آژانس را در شرکت ها تشدید می کند. هنگامی که هزینه آژانس نسبتاً بالاتر است ، منابع موجود در شرکت کمتر مورد استفاده قرار می گیرند تا ارزش سهامداران را به حداکثر برسانند و دارایی های اضافی نقدی با عملکرد شرکت ارتباط منفی دارند. در مقابل ، هنگامی که هزینه آژانس نسبتاً پایین تر است ، پول اضافی سوءاستفاده نمی شود و دارایی های اضافی نقدی می توانند عملکرد شرکت را بهبود بخشند. La Porta ، Lopez-de-Silanes ، Schleifer و Vishny (LLSV) [20] از تأثیر قانون در کنترل سلب مالکیت سهامداران سهامداران اقلیت برای توضیح سود سهام استفاده می کنند. به عنوان حمایت قانونی از سهامداران اقلیت ، کنترل سهامدار را به پرداخت سهامداران اقلیت به سود سهام نقدی سوق می دهد. علاوه بر این ، کنترل سهامدار مایل به پرداخت سود سهام نقدی است تا نگرانی خود را نسبت به سهامداران اقلیت با هدف جذب سرمایه گذاران هنگام صدور سهام جدید نشان دهد. EasterBrook [21] معتقد است که با کاهش هزینه های آژانس در هنگام استفاده از بخشی از پول اضافی برای پرداخت سود سهام نقدی ، می توان ارزش شرکت را افزایش داد ، و این شرکت را به سمت تأمین مالی در بازار سرمایه و تغییر ساختار سرمایه شرکت به منظور نظارت بر بدهکاران بر شرکت ها و شرکت ها و تغییر ساختار سرمایه شرکت می کند. سرمایه گذاران جدید معتقدند که مدیریت قادر به تخصیص کارآمد سرمایه است. عید پاکبروک استدلال می کند که سود سهام می تواند نتیجه یا راه حل درگیری های آژانس باشد. پرداخت سود سهام می تواند به کاهش درگیری های آژانس کمک کند. جنسن [22] اسناد می کند که سود سهام بالاتر جایگزین مقرون به صرفه برای نظارت سهامداران را ارائه می دهد.
از دیدگاه هزینه های آژانس ، PFS کمترین هزینه نمایندگی را دارند و پس از آن Soelgs و Soecgs در چین قرار دارند. از آنجا که SOECG ها تحت نظارت بسیار سختگیرانه و باهوش از دولت مرکزی قرار دارند و عملیات آنها اغلب توسط دولت مرکزی دخالت می شود و Soelgs تحت نظارت نسبتاً سست تر برای دولت های محلی برای توسعه اقتصاد محلی به SOELG ها بستگی دارد ، که این یک شاخص کلیدی است که اندازه گیری مقامات دولت محلی است."عملکرد و دستاوردها و یک عامل تعیین کننده برای تبلیغات سیاسی آنها ، هزینه های آژانس Soecgs بالاتر از هزینه های Soelgs است. در همین حال ، PFS دارای هیئت مدیره مستقل تر و سهامداران متعادل در بین صاحبان بلوک و همچنین حقوق مالکیت واضح تر است [23] ، بنابراین هزینه های آژانس PFS کمترین است.
شواهد چینی این استدلال را اثبات می کند که سهام SOECG ها با ارزش شرکت ارتباط معنی داری دارند و سهام PFS با ارزش شرکت ارتباط معنی داری دارد. در واقعیت ، SOELG ها بیشتر از PFS تحت مداخلات دولت قرار دارند و هزینه های عامل کمتری نسبت به SOECG دارند. تأثیر ساختار مالکیت بر ارزش شرکت در Soelgs یک سؤال تجربی است. تجزیه و تحلیل قبلی علاوه بر فرضیه 1 فرضیه 2A ، فرضیه 2B و فرضیه 2C را برای آزمایش در این مقاله ارائه می دهد.
فرضیه 2a: ارزش SOECG با سود نقدی مستمر با تمرکز مالکیت نسبت به ارزش شرکتهایی که سود نقدی مستمر ندارند کاهش مییابد.
فرضیه 2b: ارزش شرکت های SOELG با سود نقدی مستمر با تمرکز مالکیت بیشتر از ارزش شرکت های بدون سود نقدی مستمر افزایش می یابد.
فرضیه 2c: ارزش PF با سود سهام نقدی مستمر با تمرکز مالکیت بیشتر از ارزش سهام بدون سود نقدی مستمر افزایش می یابد.
3 داده ها و آمار خلاصه
دادههای این مطالعه از پایگاه داده مرکز تحقیقات اقتصادی چین (CCER) و پایگاهداده انتخاب، که به صورت تجاری در Eastmoney Information Co., Ltd موجود است، بازیابی شده است. در چین. نمونه اولیه شامل تمام سهام عادی سهام A است که به صورت عمومی در بورس اوراق بهادار شانگهای و بورس اوراق بهادار شنژن برای دوره 2009-2017 معامله می شوند. سپس نمونه را با حذف شرکتهای مالی، شرکتهای فهرستشده ST، شرکتهایی که در هر دو بازار سهام A و B چین در فهرستهای متقاطع قرار گرفتهاند یا در بازار سهام A چین و بازار سهام هنگ کنگ در فهرست متقابل قرار گرفتهاند، تنظیم میکنیم. در عین حال، نمونه معیارهای زیر را نیز دارد: (1) شرکتها باید بیش از 5 سال در بازار سهام A چین فهرست شوند (فهرست شده در سال 2012 و قبل از آن).(2) زمان تجارت سالانه شرکتها باید حداقل 40 هفته باشد.(3) ارزش خالص سالانه شرکتها باید مثبت باشد. نمونه نهایی شامل 13527 مشاهدات سال شرکت است که نشان دهنده 1503 شرکت منحصر به فرد است.
پانل A جدول 1 آمار خلاصه ای از متغیرهای اصلی در تجزیه و تحلیل ها شامل مقادیر میانه و میانگین را گزارش می کند. میانگین نسبت بازار به کتاب (MB) نمونه 0. 504 (میانگین، 0. 487) است. میانگین ارزش سود نقدی مستمر (DIV_5) 0. 604 است، که نشان می دهد 60. 4٪ شرکت های نمونه به طور میانگین برای 5 سال متوالی سود نقدی توزیع می کنند. میانگین ارزش نسبت سهامداری بزرگترین سهامدار (OWN1) 35. 3٪ (متوسط، 33. 7٪) است. پانل A از جدول 1 همچنین مقادیر میانگین و میانه حقوق کنترل (CONTROL)، حقوق جریان نقدی (CASH)، مالکیت خارجی (خارجی) و مالکیت نهادی (سازمان) و همچنین نسبت سهام قابل معامله (TSH)، اندازه شرکت (SIZE) و دوگانگی تخته (DUALITY). میانگین حقوق کنترل نمونه 39. 6 درصد (میانگین، 38. 7 درصد) است. میانگین حقوق جریان نقدی نمونه 33. 4 درصد (میانگین، 32. 8 درصد) است. میانگین مالکیت خارجی نمونه 2. 7% (میانگین، 0%) است. میانگین مالکیت نهادی نمونه 29. 8٪ (میانگین، 26. 8٪) است.